ساحل خلیج فارس میزبان قدم های فرشته ی ما
مشغول جمع آوری سنگ های کنار ساحل
اینجا بود که آقای پدر یه لحظه از شما عفلت می شن
و با برخورد موج به شما با صورت می خورین تو آب
اگه عکس کیفیت نداره ببخش ما رو
خنده ی شما بعد از افتادن تو آب و خیس شدن تمام لباسهای تنت
بعد از اینکه شما افتادین تو آب، آقای پدر شما رو راهنمایی کرد به ساحل تا دیگه به سمت دریا نرین
ولی شما بدون ترس و با علاقه ی شدیدی که به آب دارین دوباره شروع به جمع آوری سنگ ها کردین!!
و رفتین دوباره تو آب
در آخر شما رو با کلی گریه از دریا تو ماشین گذاشتیم و مستقیم اوردیم خونه!
تو راه مدام گریه میکردی.... مگه آروم میشدی، همینطور گریه میکردی و میگفتی آب ....... آب......!!!
تا اینکه در حموم و باز کردیم و گذاشتیمت تو وان تا آروم شدی
و بعد از کلی بازی دوباره از حموم اومدی بیرون
یعنی باید با چنین جیگری چکار کرد