طناز زیباترین هدیه خدا

  میشه عکسای بعدی رو فلش نزنید نورش اذیتم میکنه           ...

سلام زندگی... مدتی است که از رنگ زرد فوق العاده ذوق میکنی. اون روز عصر که خونه خاله فاطمه بودیم تا چشمت به این ترنج های زرد افتاد شروع کردی به دست و پا زدن. تا زمانی که ترنج ها رو لمس میکردی لذت می بردی و به محض اینکه فاصله میگرفتی اخم می کردی. ای ملوس خانم... قربونت                 ...

                ...

      ...

                مامان و بابا؛ من چشم میزارم شما برین قایم بشین. البته شمارش بلد نیستم صدا بزنید تا بیام       از همگی عذر میخوام قبل از اینکه چشمام رو باز کنم خوابم برد.       ...

                        ...

سلام زندگی، خدا رو شکر بعد از یک هفته سرماخوردگیت بهتر شد و اثرات آن بعد از مصرف دارو به کلی از بین رفت...       فرشته خانم، ما رو ببخش نزدیک بود فراموش کنیم گوشواره ات مبارکت باشه           ...

سلام فرشته کوچولو شب جمعه 11 دیماه با چندین سرفه و عطسه پشت سر هم متوجه شدیم داری سرما میخوری. با اینکه تو این مدت خیلی مواظبت بودیم ولی اولین سرماخوردگیه زندگیت ثبت شد اون هم با کلی نگرانی.   روز جمعه مطب دکتر متخصص تعطیل بود و باید تا شنبه صبر میکردیم. صبح روز شنبه، بابا مرخصی گرفت و سه تایی با هم رفتیم مطب دکتر، خدا رو شکر بعد از کلی معاینه دکتر چند تا دارو نوشت و گفت به موقع طناز رو اوردین.           گلم، الان دو روز از بیماریت میگذره و مامان و بابا کلی به هم ریختن. نمونه اش شب گذشته بابا ماشینمون رو با سوئیچ تا ساعت 12 شب تو کوچه جا میزاره. زندگی... ...

سلام به دختر نازمون؛ ورود شما به چهارمین ماه از بهار زندگی ات که با شیرینی های خاصی برای ما همراه بود تبریک میگم. از جمله اینکه برای اولین بار شروع کردی به حرف زدن اون هم به مدت 5 دقیقه و 10 دقیقه پشت سر هم.... ماشاالله. کم هم نمی اوردی.... مدام ادامه میدادی. از همه این شیرین کاری هات فیلم داریم و نمی دونیم که میشه تو وب سایت شخصی ات بزاریم یا نه.                 ...